مقایسه هزینه های زندگی آمریکا و کانادا یکی از اصلی ترین نکات مورد توجه افرادی می باشد که قصد مهاجرت به یکی از این کشور های آمریکای شمالی را دارند. انتخاب مکانی درست برای سکونت که در آن افراد بتوانند در کمال آرامش و راحتی نیاز های زندگی خود را برطرف نمایند همواره یکی از دغدغه های اصلی بشر از بدو به وجود آمدن بوده است که شامل اندیشیدن به موارد مختلف میشود و یکی از مهمترین آن ها هزینه زندگی است. امریکا و کانادا دو کشور برجسته در شمال آمریکا هستند، هرکدام با جذابیت و فرصتهای منحصر به فرد خود میتوانند تجربه های متفاوتی را به مهاجران انتقال دهند. در این مقاله، به مقایسه دقیق و جامع هزینه زندگی در آمریکا و کانادا می پردازیم، که شامل جنبههای اساسی نظیر مسکن، مراقبتهای بهداشتی، آموزش، حملونقل و هزینههای روزمره، خواهد بود.
مسئله قابلیت خرید مسکن یک نگرانی روزافزون در بسیاری از کشورهای توسعهیافته است و ایالات متحده و کانادا نیز مستثنی نیستند. امروزه هر دو کشور با چالشهای افزایش قیمتهای املاک مواجه هستند و از اینرو ضروری است که به جزئیات هزینههای مسکن در هر یک از این کشورها پرداخته شود و عواملی که در مواجهه با ساکنان مؤثر هستند را مقایسه و مقایسه کرد.
بازار مسکن در ایالات متحده متنوع و پویاست و هزینههای مسکن بستگی به منطقه دارد. شهرهایی مانند سان فرانسیسکو و نیویورک با افزایش سریع قیمتهای مسکن روبهرو هستند که بیشتر تحت تأثیر تقاضا از عرضه قرار میگیرد. از سوی دیگر، مناطق خطرناک و تعداد کمی از منطقه مرکزی و بخشهایی از جنوب ایالات متحده هزینههای مسکن نسبتاً پایینتری ارائه میدهند.
همچنین، بازار مسکن کانادا تحت تأثیر اختلافات منطقی قرار دارد. شهرهای بزرگی مانند تورنتو و ونکوور به ثابتترین مکانها برای زندگی مهاجران تبدیل گردیده که همواره معمولا قیمت خرید و اجاره مسکن در آنها به نسبت دیگر شهر ها بالاتر می باشد، در حالی که شهرهای کم جمعیت تری چون اتاوا و مناطق روستایی هزینه مسکن نسبتاً پایینتر ارائه میدهند.
تقاضا برای مسکن در ایالات متحده و کانادا به طور پیوسته در حال افزایش است که توسط عواملی نظیر رشد جمعیت، شهرنشینی و مهاجرت تحت تأثیر قرار میگیرد. با این حال، عرضه مسکن با افزایش تقاضا همگام نشده است که به نتیجه کمبود مسکن و در نتیجه افزایش قیمتها منجر میشود.
شهرهایی در ایالات متحده که با رشد اقتصادی سریع و جذب جمعیت مواجه هستند، اغلب دچار کمبود مسکن هستند. به عنوان مثال، شهری مانند نیویورک باتوجه به پیشرفت های چشمگیر فناوری و شرکت های بزرگ با کمبود مسکن شدید مواجه شده است که قیمتها را به فراتر از توان مالی بسیاری از مهاجران و افراد تازه وارد میبرد.
تقاضا برای مسکن در کانادا نیز تحت تأثیر عواملی نظیر مهاجرت قرار دارد. تورنتو با مناظر طبیعی زیبا و فرهنگ متنوع و بازار کار فوق العاده، تعداد زیادی از مهاجران را از سراسر دنیا به خود جلب کرده و به بازار مسکن در این شهر بسیار داغ است.
سیاستهای دولتی نقش حیاتی در شکلدهی به هزینههای مسکن در هر دو کشور دارند. در ایالات متحده، سیاستهای فدرال، ایالتی و محلی بر بازار املاک تأثیر میگذارد. ایجاد تحریمهای مالیاتی، مقررات زونینگ و نرخهای بهرهوری تأثیر گذاری بر قابلیت خرید مسکن دارد.
به عنوان مثال، کاهش مالیات بر فایدههای مورد پرداخت به بانک برای ایجاد مسکن در ایالات متحده، افزایش تمایل به مالکیت منزل را تشویق میکند. اگرچه این اقدام می تواند افراد را به خرید منزل ترغیب کند، اما همچنین اثراتی بر قیمتهای مسکن دارد زیرا میتواند به افزایش تقاضا منجر شود.
در کانادا، دولت اقداماتی را اجرا کرده است تا بازارهای مسکن با نوسان کمتری مواجه شوند، به ویژه در شهر های ونکوور و تورنتو که البته در چند سال اخیر زیاد موفق نبوده است. سیاستهایی نظیر مالیات برای خریداران خارجی و قوانین سختگیرانه تر که تاثیر چشمگیری را بر قابلیت خرید مسکن با هدف تعادل تقاضا و عرضه داشته است.
قیمت میانگین خانهها در ایالات متحده آمریکا و کانادا در سالهای اخیر تغییرات قابل توجهی را تجربه کردهاند. تا سال 2022، قیمت میانگین خانه در ایالات متحده آمریکا تقریباً 363٬300دلار بوده است، طبق گزارش انجمن مشاوران املاک ملی. با این حال، باید توجه داشت که این قیمتها در ایالات و شهرها به شدت متغیر است. به عنوان مثال، شهرهای سان فرانسیسکو و نیویورک قیمتهای بسیار بالاتری دارند که اغلب به شدت از میانگین قیمت در کا ایالات آمریکا پیشی میگیرد.
انجمن املاک کانادا در سال 2022گزارش قیمت میانگین ملک را حدود 679٬000 دلار اعلام کرد. مانند ایالات متحده، تغییرات منطقهای وجود دارد و شهرهایی مانند تورنتو و ونکوور قیمتهای خانه به طور چشمگیری بالاتر از قیمت تعیین شده میباشد.
اما در بحث اجاره خانه که بسیار بیشتر مورد توجه مهاجران و حتی افراد بومی میباشد، هزینه اجاره تحت تأثیر عواملی مانند موقعیت، نوع ملک و تقاضای محلی قرار دارد. در ایالات متحده آمریکا، اجاره میانگین یک آپارتمان دو اتاق خوابه در سال 2022 تقریباً 1٬460 دلار بود، طبق گزارش اتحادیه ملی مسکن که در سال 2023 این مبلغ به حدود 2500 تا 3500 دلار افزایش داشته است. همچنین، باید توجه داشت که این عدد با توجه به شهر و ایالت به شدت متغیر است و شهرهایی مانند سان فرانسیسکو و نیویورک قیمتهای بسیار بالاتری دارند.
هزینه اجاره یک آپارتمان دو اتاقه در کانادا به طور میانگین از ایالات متحده بیشتر است. در سال 2022، شرکت مسکن و تعاون کانادا گزارش داد که هزینه میانگین اجاره یک آپارتمان دو خوابه در کانادا حدود 1٬550 دلار بود که این مبلغ در سال 2023 به 4500 دلار رسید. با این حال، مشابه ایالات متحده، برخی شهرهای کانادا، مانند تورنتو و ونکوور، هزینه اجاره به طور قابل توجهی بالاتر است.
قابلیت خرید یک جنبه اساسی از هزینههای مسکن است و اغلب با درآمد خانوار ارتباط دارد. در ایالات متحده آمریکا، قابلیت خرید مسکن به طور گسترده میان لایههای مختلف درآمدی متغیر است. به عنوان مثال، افراد و خانوادههای با درآمد بالا ممکن است هزینههای مسکن را بیشتر قابل تحمل بدانند، در حالی که افراد و خانوادههای با درآمد کم ممکن است در تأمین مسکن مناسب، به خصوص در مناطق شهری شلوغ پرطرفدار، دچار مشکل شوند.
کانادا نیز با چالشهایی مشابه در زمینه قابلیت خرید روبرو است، به خصوص در شهرهای بزرگ. تفاوتهای درآمدی و مسائل قابلیت خرید به گفتگوها و بحرانهای سیاستی منجر شدهاند که هدف آن تعادل بین سطوح درآمد و هزینههای مسکن است.
ایالات متحده و کانادا هر دو کشور بزرگ با چشماندازها و تنوعهای جغرافیایی و اقتصادی متفاوت هستند. بنابراین، هزینههای مسکن تغییرات منطقهای قابل توجهی را نشان میدهند. به عنوان مثال، مناطق میانغرب و جنوبی ایالات متحده آمریکا به طور کلی هزینههای مسکن کمتری نسبت به مناطق غرب و شمالشرق دارند. در کانادا، استانهای آلبرتا و ساسکاچوان ممکن است هزینههای مسکن مناسبتری نسبت به بازارهای پرطرفدار در انتاریو و بریتیش کلمبیا داشته باشند.
هزینههای درمان به عنوان یک نگرانی دیرینه و اساسی در میان افرادی که قصد مهاجرت دارند مطرح می باشد و مقایسه سیستمهای درمانی کشورهای مختلف به ما نکات قوت و ضعف هر کدام را نشان میدهد. در این بخش به بررسی هزینههای درمان در ایالات متحده و کانادا، دو کشور همسایه در شمال آمریکا با سیستمهای درمانی متفاوت، میپردازیم. مرور عوامل کلیدی از جمله دسترسی، پرداختنی بودن و کیفیت مراقبتهای بهداشتی و… ارائه خواهد شد.
آمریکا بیشتر بر سیستم درمانی خصوصی حاکم است و بخش عظیمی از آن توسط شرکتهای بیمه خصوصی اداره میشود. به مقابله با این موضوع، کانادا با یک سیستم درمانی عمومی برخوردار است که درمان از طریق دولت ارائه میشود، اصلیترین منبع تامین مالی آن مالیاتهاست. در ایالات متحده، افراد ممکن است به بیمههای توسط کارفرمایان یا خرید بیمه خصوصی وابسته باشند که منجر به تنوع بالای پوشش و هزینههای مرتبط میشود. به عبارت دیگر، در کانادا، سیستم درمانی عمومی اطمینان حاصل میکند که همه ساکنان به خدمات پزشکی اساسی دسترسی داشته باشند بدون توجه به وضعیت مالی آنان.
یکی از تفاوتهای چشمگیر بین این دو کشور، هزینههای خدمات پزشکی است. در ایالات متحده، رویههای پزشکی، مراجعات پزشکی و داروهای نسخهای اغلب هزینههای قابل توجهی دارند. به عنوان مثال، یک مراجعه روزانه به پزشک در ایالات متحده ممکن است بدون بیمه از 100 تا 200 دلار هزینه داشته باشد. به مقابله با این مسئله، در سیستم درمانی کانادا، خدمات پزشکی اساسی تحت پوشش دولت قرار دارند و ساکنان به طور معمول با هزینههای مستقیم برای مراجعات پزشکی یا رویههای پزشکی اساسی مواجه نمیشوند.
بیمهی درمانی در ایالات متحده یک عنصر حیاتی برای دسترسی به خدمات بهداشتی است. هزینههای پرداختی به عنوان حق بیمه، سهمیهها و خودیاریها میتوانند بار مالی قابل توجهی بر افراد و خانوادهها به وجود آورند. علاوه بر این، عدم وجود پوشش جهانی منجر به این میشود که میلیونها آمریکایی بیمه نشده باقی بمانند که امکان دسترسی به مراقبتهای بهداشتی به موقع و با قیمت مناسب را ندارند. در کانادا، بهداشت به عنوان حق اساسی در نظر گرفته شده و ساکنان ملزم به خرید بیمههای خصوصی برای خدمات پزشکی اساسی نیستند. با این حال، برخی از کاناداییها ممکن است برای خدماتی که توسط سیستم عمومی پوشش داده نمیشوند، بیمه خصوصی تکمیلی بگیرند.
هزینههای داروها یک جنبه مهم دیگر از هزینههای درمان میباشد. در ایالات متحده، قیمتهای داروها اغلب از کانادا بالاتر است که به عواملی چون عدم وجود یک مکانیسم مرکزی برای تعیین قیمت و تبلیغ مستقیم به مصرفکننده برمیگردد. به عنوان مثال، یک داروی نسخهای که ممکن است در ایالات متحده 100 دلار هزینه داشته باشد، ممکن است در کانادا با همان مقدار و فرمولاسیون، با 30 دلار قیمتگذاری شود. این تفاوت چشمگیر منجر به پدیده “گردشگری پزشکی” شده است که برخی از آمریکاییها به کانادا سفر میکنند تا داروهایی که ارزانتر هستند را تهیه کنند.
پیچیدگی سیستم بهداشتی آمریکا منجر به هزینههای اداری بالا میشود. شرکتهای بیمه خصوصی، ارائهدهندگان خدمات بهداشتی و برنامههای دولتی هر یک دارای فرآیندهای اداری خود هستند که منجر به یک سیستم پراکنده و گاهی اوقات ناکارآمد میشود. در کانادا، سیستم یکپارچه به میزان قابل توجهی هزینههای اداری را کاهش میدهد، زیرا دولت بیشترین بخش از فرآیندها و وظایف اداری را انجام میدهد. این رویکرد سادهتر به کاهش هزینههای کل درمانی کانادا نسبت به ایالات متحده کمک میکند.
هر چند که ایالات متحده بیشترین مقدار پول را به ازای هر نفر در سطح جهان برای سیستم درمانی خود هزینه میکند، نتایج و کیفیت مراقبت ممکن است این سرمایهگذاری را منعکس نکند. سازمان جهانی بهداشت (WHO) سیستم درمانی کانادا را در زمینه کلی عملکرد بالاتر از ایالات متحده قرار میدهد، در حالی که کانادا در این زمینه کمتر هزینه دارد. تأکید کانادا بر مراقبتهای پیشگیری به همراه دسترسی یکپارچه، به بهبود نتایج بهداشتی و افزایش امید به زندگی نسبت به ایالات متحده کمک میکند کیفیت خدمات در کانادا بسیار بالاتر از ایالات متحده آمریکا باشد.
تحصیل به عنوان کلیدی برای گشایش فرصتها و دستیابی به ظرفیت کامل فرد شناخته میشود. با این حال، افزایش هزینههای تحصیل برای دانشآموزان و خانوادههای آنها به یک نگرانی مهم تبدیل شده است. در این بخش، به بررسی دقیق هزینههای تحصیل در ایالات متحده و کانادا میپردازیم و مقایسه جامعی ارائه میدهیم تا شرایط مالی دانشجویانی که در این دو کشور شمال امریکا تحصیل میکنند را بهتر درک کنیم.
شهریه بخش قابل توجهی از کل هزینه تحصیل را تشکیل میدهد. در ایالات متحده، شهریهها بین دانشگاههای عمومی و خصوصی به طور قابل توجهی متفاوت است. دانشگاههای عمومی که جزء تأمیناتی از طریق دولت ایالتی حمایت میشوند، شهریههای کمتری برای ساکنین داخلی دارند نسبت به دانشجویان خارج از ایالت یا بینالمللی. به عنوان مثال، سیستم دانشگاه کالیفرنیا شهریه سالیانه حدود ۱۴,۰۰۰ دلار برای دانشجویان داخلی و حدود ۴۳,۰۰۰ دلار برای دانشجویان خارج از ایالت را تعیین میکند.
از طرف دیگر در کانادا، شهریهها به طور کلی مقرون به صرفهتر هستند نسبت به آمریکا. دانشگاههای کانادایی، برخلاف دانشگاههای آمریکایی، به طور متوسط شهریههای پایینتری دارند. به عنوان مثال، دانشگاه تورنتو، یکی از دانشگاههای معتبر کانادا، حدود ۶,۵۹۰ دلار سالیانه برای شهریه دانشجویان داخلی تعیین کرده است که نشاندهنده دسترسی آسانتر به تحصیلات بسیاری از دانشجویان نسبت به دانشگاههای معادل در آمریکا میباشد.
دسترسی به کمکهای مالی و بورسیهها نقش مهمی در کاهش بار هزینههای تحصیل ایفا میکند. در ایالات متحده، دولت فدرال و ایالتی، همچنین مؤسسات آموزشی فرصتهای مختلفی از کمکهای مالی ارائه میدهند. علاوه بر این، سازمانها و بنیادهای خصوصی نیز به تأمین بورسیهها و کمکهای مالی مشارکت میکنند. با وجود این گزینهها، پیچیدگی سیستم کمک مالی آمریکا گاهی اوقات مانعی برای دانشجویان است و بدهی اغلب به عنوان یک جزء حتمی از تجربه دانشجویی محسوب میشود.
کمکهای مالی و بورسیهها در کانادا در دسترس هستند، اما فرآیند به طور کلی سادهتر است. دولت کانادا وامها و یارانههای دانشجویی را فراهم میکند و در سطح فدرال و استانی بسیاری از بورسیهها موجود است. علاوه بر این، بسیاری از دانشگاههای کانادایی بورسیههای مبتنی بر ارزش به دانشجویان پرتلاش ارائه میدهند.
علاوه بر شهریه، هزینههای زندگی عامل مهمی در ارزیابی هزینه کل تحصیل میباشد. در ایالات متحده، هزینههای زندگی به طور گسترده بستگی به مکان دانشگاه دارد. شهرهایی مانند نیویورک یا سان فرانسیسکو هزینههای زندگی بالاتری دارند که بر بودجه دانشجو تأثیر میگذارد. اقامت در دانشگاه و پلن غذایی نیز به هزینههای کل زندگی اضافه میشوند.
هزینههای زندگی به طور کلی در کانادا مقرون به صرفهتر هستند نسبت به بسیاری از شهرهای آمریکا. هر چند هزینههای زندگی بین استانها متغیر است، اما شهرهایی مانند تورنتو و ونکوور نسبت به همتایان آمریکایی خود هزینههای معقولتری دارند. علاوه بر این، بسیاری از دانشگاههای کانادایی گزینههای مسکن در دانشگاه را به نرخهای معقولی ارائه میدهند.
اما در آمریکا، هزینه بهداشتی میتواند بخش مهمی از هزینههای اضافی برای دانشجویان بینالمللی باشد، زیرا بسیاری از دانشگاهها از آنها خواستار خرید بیمه بهداشتی میکنند. هزینههای بهداشتی در آمریکا به شدت بالا است و این میتواند بار مالی قابل توجهی را به دانشجوها اضافه کند.
دانشجویان بینالمللی در کانادا معمولاً از خدمات بهداشتی عمومی از طریق طرحهای بهداشتی استانی بهرهمند هستند که هزینههای پزشکی را کاهش میدهد. این تفاوت به تأثیر مثبت بر هزینههای کل تحصیلات در کانادا نسبت به آمریکا افزوده میشود.
حمل و نقل یک جزء حیاتی از هر اقتصاد است که نقش مهمی در ارتباط کسبوکارها، مصرفکنندگان و مناطق دارد. در امریکای شمالی، ایالات متحده و کانادا شبکههای حمل و نقل گستردهای دارند، اما هزینههای مرتبط با این سیستمها میتواند به شدت متفاوت باشد. این بخش به بررسی هزینههای حمل و نقل در هر دو کشور میپردازد و مقایسه جامعی با مثالهای مرتبط ارائه میدهد.
ایالات متحده و کانادا به طور گسترده در زیرساخت حمل و نقل سرمایهگذاری کردهاند، اما مقیاس و اولویتها متفاوت است. در ایالات متحده، دولت فدرال مبالغ قابل توجهی را برای ساخت جاده و بزرگراه اختصاص میدهد با تاکید بر حل مشکل ترافیک و بهبود ارتباطات. به عنوان مثال، سامانه بزرگراه بینایالتی تضمین میکند که حرکت کالاها در ایالات مختلف به بهترین شکل انجام شود.
در مقابل، کانادا بر توسعه شبکه راهآهن خود تأکید دارد، به ویژه در شبکههای راهآهنی معروف به نام Canadian National Railway (CNR) و Canadian Pacific Railway (CPR). این سرمایهگذاری استراتژیک به کاهش وابستگی به حمل و نقل با کامیون کمک کرده و فشار روی زیرساختهای جادهای را کاهش میدهد.
هر دو کشور شبکههای راهآهن گستردهای دارند، اما تمرکز و کارایی این شبکهها متفاوت است. در کانادا، وابستگی به حمل و نقل راهآهنی برای جابجایی کالاها، به ویژه کالاهای حجیم، بیشتر است. این مسئله به کارایی بالای Canadian National Railway (CNR) که بزرگترین شبکه راهآهنی در امریکای شمالی را اداره میکند، نشان میدهد.
در ایالات متحده، حمل و نقل راهآهنی نقش مهمی دارد، اما به دلیل ابعاد گسترده کشور و گسترش حملونقل کامیونی، حمل و نقل راهآهنی ممکن است محدود تر باشد و بیشتر بر روی مسیرها یا انواع خاص کالا تمرکز کند. توسعه راهآهن با سرعت بالا برای حمل و نقل مسافر نیز در ایالات متحده بیشتر به چشم میآید.
هزینههای سوخت قسمت قابل توجهی از هزینههای حمل و نقل را تشکیل میدهند. در سالهای اخیر، هر دو ایالات متحده و کانادا تغییراتی در قیمتهای سوخت داشتهاند. با این حال، به دلیل تفاوتها در سیاستهای مالیاتی و مقرراتی، قیمتها ممکن است بین دو کشور متفاوت باشد.
به عنوان مثال، تا سال ۲۰۲۲، قیمت متوسط بنزین در ایالات متحده حدود ۳ دلار بر گالن بود، در حالی که در کانادا اندکی بالاتر بود و حدود ۱.۴۰ دلار کانادایی بر لیتر بود. علاوه بر این، مقررات مختلف محیطی و مکانیزمهای قیمتگذاری کربن در کانادا میتوانند بر هزینههای سوخت برای کسبوکارهای حمل و نقل تأثیر بگذارند.
سیاستهای دولتی و توافقات تجاری میتوانند به طور قابل توجهی بر هزینههای حمل و نقل تأثیر بگذارند. هر دو کشور در توافقات تجاری مانند توافق بینالمللی امریکا-مکزیک-کانادا (USMCA) شرکت میکنند که بر حمل و نقل عبوری تأثیر میگذارد.
با این حال، تفاوتها در رویکردها و مدیریت مرز میتواند به تغییر کارایی حمل و نقل منجر شود. به عنوان مثال، روند سریع مرزی در ایالات متحده ممکن است به کاهش زمان عبور و هزینههای حمل و نقل نسبت به عبورهای مرزی پیچیدهتر در کانادا منجر شود.
در مناظرهی پر هیاهوی آمریکای شمالی، دو کشور برجسته، ایالات متحده و کانادا، به دلیل رفاه اقتصادی و استانداردهای زندگی بالای خود، معروف هستند. در حالی که این دو کشور تعداد زیادی از ویژگیها و جذابیت های زندگی را با یکدیگر مشترک هستند، اما اختلافات ناچیزی در هزینههای روزانه زندگی وجود دارد که به طور موثر بر ساکنان تأثیر میگذارد. در این بخش، ما به بررسی هزینههای مرتبط با غذا، لباس، خدمات اینترنتی و موارد دیگر میپردازیم و یک مقایسه مفصل بین آمریکا و کانادا ارائه میدهیم.
غذا جنبهی اساسی زندگی روزانه است و هزینه خرید مواد غذایی میتواند بین آمریکا و کانادا متفاوت باشد. در ایالات متحده، هزینه میانگین خرید ماهانه برای یک خانواده چهار نفره تقریباً بین 550 تا 700 دلار تخمین زده میشود که به عواملی چون موقعیت جغرافیایی، سلیقههای رژیم غذایی و عادات خرید بستگی دارد. این هزینه شامل موارد اساسی مانند میوه و سبزیجات تازه، گوشت، لبنیات و اجناس خانگی است.
در طرف دیگر معادله در کانادا، هزینه مواد غذایی به طور کلی بیشتر از آمریکا است. یک خانواده مشابه در کانادا ممکن است حدوداً بین 600 تا 800 دلار در ماه برای خرید مواد غذایی خود هزینه کند. این اختلاف به عواملی چون جغرافیای گوناگون، هزینههای حمل و نقل و تأثیر نرخ ارز بر کالاهای وارداتی باز میگردد.
هزینه لباس تحت تأثیر عواملی نظیر روند مد، ترجیحات برند و عادات هزینهای فرد قرار دارد. در هر دو کشور آمریکا و کانادا، انتخابهای متعددی از فروشگاههای با قیمت مناسب تا بوتیکهای لوکس وجود دارد.
معمول است در ایالات متحده که افراد حدود 3-5 درصد از درآمد خود را به هزینههای لباس اختصاص دهند. این به معنای هزینه متوسط سالیانه 1800 تا 3000 دلار برای یک خانواده با درآمد متوسط است. از سوی دیگر، کاناداییها ممکن است کمی بیشتر بر روی لباسهای خود هزینه کنند، با تخمینهایی از 2000 تا 3500 دلار در سال.
در دوران دیجیتال، خدمات اینترنتی برای اکثر خانهها ضرورت شدهاند. هزینه طرحهای اینترنتی در آمریکا بر اساس سرعت، محدودیت داده و ارائهدهنده متفاوت است. به طور متوسط، افراد میتوانند بین 50 تا 80 دلار در ماه برای یک طرح استاندارد اینترنت خانگی پرداخت کنند.
هزینه خدمات اینترنت در کانادا معمولاً بالاتر از آمریکا است. کاناداییها ممکن است به طور متوسط میانگین 60 تا 100 دلار در ماه برای طرحهای مشابه پرداخت کنند. افزایش هزینهها در کانادا به عواملی چون جغرافیای گسترده و جمعیت نسبتاً کمتر، که منجر به افزایش هزینههای زیرساخت برای ارائهدهندگان میشود، برمیگردد.